انقلاب اسلامى ايران يكى از رخدادهاى بى نظير دوران معاصر و فجر جديدى در تاريخ بشريت است كه منشاء آثارى بس شـگـرف در ابـعـاد فـرهـنـگـى ، سـيـاسـى ، اجـتـمـاعـى ، اقـتـصـادى و... در داخـل و خـارج از ايـران گـشـت . بـه يـقين شجره طيبه اين انقلاب با بهره گيرى از چشمه زلال مـعارف و اعتقادات دينى مردم نستوه و فداكار ايران و با تكيه بر ريشه هاى استوار پيشينه فرهنگى و سياسى و اجتماعى آنان بارور و پرثمر گشت .
ضـرورت بـررسـى چيستى و نيز علل و عوامل ظهور اين پديده و شناخت آثار و بركات آن بر كسى پوشيده نيست . آنچه در اين نوشتار تقديم مى گردد، اشاراتى به ديدگاه مقام مـعـظـّم رهـبـرى دربـاره ايـن انـقـلاب اسـت كـه بـه مـوضـوعـاتـى از قـبـيـل مـفـهوم انقلاب اسلامى ، ضرورت آن، اُلگو و رمز پيروزى و پيام آن و نيز آرمان ، اهـداف ، اصول و اركان انقلاب اسلامى و همچنين مخالفين ، دستاوردها، آسيب ها، تهديدات و رمز تداومش مى پردازد.
كـليـد واژه هـا: مـقام معظم رهبرى ، انقلاب ، اصول انقلاب اسلامى ، اهداف انقلاب اسلامى ، دستاوردهاى انقلاب اسلامى ، آسيب هاى انقلاب اسلامى و تداوم انقلاب اسلامى
منبع:تبيان زنجان
محمد مظاهري
انقلاب اسلامي حركتي بسيار مهم در جامعه جهاني به شمار ميآيد. به گزارش راديو لندن امام خميني انقلابي را رهبري كرد كه جهان را لرزاند.[1] در عصري كه جاهليت مدرن همه جا را فرا گرفته بود و چشم اميد بشريت كعبه آمال خود را در بلوك شرق و غرب جستجو ميكرد، ناگهان انقلاب اسلامي مانند خورشيد تابان، مردم جهان را با نور اسلام بيداري بخشيد و اين رستاخيز اسلامي است كه جانهاي مرده را بيدار كرده و زمينه را براي روزي آماده ميسازد كه در پاسخ به سؤال: «لِّمَنِ الْمُلْكُ» (حج/5)
در گسترۀ زمين و از چهار گوشۀ عالم گفته شود؛ «للّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّار»[2] (غافر/16)
منبع:تبيان زنجان
از نظر رهبري اين طور نبود كه روز اول كسي خود را كانديدا بكند و بعد مردم به او رأي بدهند و او را به رهبري انتخاب كنند و بدنبال آن، رهبر براي مردم تعيين خط مشي كند.واقعيت اينست كه گروههاي زيادي ـ از آنها كه احساس مسئوليت ميكنند ـ تلاش كردند كه رهبري نهضت را بعهده بگيرند ولي تدريجا همه عقب رانده شدند و رهبر خود به خود انتخاب شد.شما در نظر بگيريد كه چه تعداد از قشرهاي مختلف، مثلا از روحانيون ـ چه از مراجع و يا غير مراجع ـ و يا از غير روحانيون چه گروههاي اسلامي و چه غير اسلامي، در اين انقلاب شركت داشتند.در اين نهضت افراد تحصيلكرده، افراد عامي، دانشجو، كارگرها، كشاورزان، بازرگانان همه و همه شركت داشتند ولي از ميان همه اين افراد مختلف، تنها يك نفر، به عنوان رهبر انتخاب شد، رهبري كه همه گروهها او را برهبري پذيرفتند.اما چرا؟ آيا بدليل صداقت رهبر بود؟ بيشك اين رهبر صداقت داشت ولي آيا صداقت منحصر بشخص امام خميني بود و كسي ديگر صداقت نداشت؟ البته ميدانيم كه چنين نيست و صداقت منحصر به ايشان نبود.آيا بدليل شجاعت رهبر بود و اينكه تنها ايشان فرد شجاعي بودند و غير از ايشان رهبر صديق و صادق و شجاع ديگري وجود نداشت؟ البته كسان شجاع ديگري نيز بودند.آيا به اين دليل بود كه ايشان از يك نوع روشن بيني برخوردار بودند و ديگران فاقد اين روشنبيني بودند؟ آيا بدليل قاطعيت رهبر بود و ديگران فاقد قاطعيت بودند؟ ميدانيم كه قاطعيت منحصر به ايشان نبود.درست است كه همه اين مزايا باعلي درجه در ايشان جمع بود، ولي چنين نيست كه اين مزايا ـ لا اقل با شدت و گسترش كمتر ـ در ديگران نبود، پس چه شد كه جامعه خودبخود ايشان را، و فقط ايشان را به رهبري انتخاب كرد و هيچ فرد ديگري را در كنار ايشان به رهبري نپذيرفت؟
امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي از منظر مقام معظم رهبري
عصر امام خميني (رحمت الله عليه) از منظر مقام معظم رهبري
امام (رحمت الله عليه) كه خود درحقيقت پرچم دار بزرگ عصر جديدي در زندگي بشر است ضمن ابراز تعجب از غفلت علماي بلاد اسلامياز رسالت تاريخي خود باتصريح به آغاز عصر بشريت تشنة معنويت، گرايش جوامع بشري به ارزشهاي وحي و عطش ملتها به دين معنويت را، از ويژهگيهاي اين عصر ذكر نموده ميفرمايد :
«..تعجب است كه چگونه بسياري از علما و روحانيون كشورها و بلاد اسلامياز عظيم و رسالت الهي و تاريخي خود در «اين عصر » كه بشريت تشنة معنويت واحكام نوراني اسلام است غافلند « و عطش ملتها را درك نميكنند » واز التهاب و گرايش جوامع بشري به ارزشهاي وحي بي خبرند و قدرت ونفوذ معنوي خود را دست كم گرفتهاند. »
ولي امر مسلمين حضرت آيه الله خامنه اي ، با اعتقاد به اهميت فراوان بررسي وتحليل موضوع تحولات عميق گستردهاي كه امام (رحمت الله عليه) درعرصة جهاني پديد آوردند بارها به طرح و تبيين وتحليل مقولة «عصر امام خميني (رحمت الله عليه) پداختهاند.ايشان دراين باره ميفرمايند:«امروز يك عصر و يك دوران جديد به وجود آمده است، دوران جديد رابايد دوران امام خميني (رحمت الله عليه) ناميد.»
منبع:راسخون
كتاب: مبانى انديشه سياسى در اسلام، صفحه 55
نويسنده: عباسعلى عميد زنجانى
دين را مىتوان به مجموعه به هم پيوستهاى از باورها و انديشههاى برگرفته از وحى الهى در رابطه با جهان، انسان، جامعه و جهان پس از مرگ تعريف كرد كه هدف آن، هدايت انسان به سوى روش بهتر زيستن و كاملتر شدن است.
اين تعريف منطبق با تفسيرى است كه در برخى از روايات و كتابهاى كلامى در مورد ايمان آمده است: (اعتقاد بالجنان عمل بالاركان و اقرار باللسان) كه تعاريف جامعه شناسانه از دين كه برخى جامعه شناسان ارائه دادهاند نيز مىتواند در راستاى اين تعريف جامع باشد .
جامعه شناسانى چون: نيل اسملسر (1) و فلورانس كلاكون (2) و فرد استراديت بك (3) دين را از مقوله جهت گيرى ارزشى دانستهاند و آن را عبارت از اصول پيچيده و در عين حال كاملا منظم و مرتب شدهاى شمردهاند كه به جريان سيال اعمال و انديشههاى انسانى در ارتباط با حل مسائل مشترك انسانى، نظم و جهت مىدهد. با اين توضيح كه جهت گيرى ارزشى در دين به صورت چارچوبهاى مافوق طبيعى و مقدس ترسيم مىشود و در انديشههايى چون اومانيزم به شكلى فاقد قداست ارائه مىگردد.
منبع:تبيان زنجان
سيد عباس نبوى
«نظريه و نقد»
مساله جمع بين دموكراسى و حاكميت اسلامى، اولين مسالهاى است كه از فرداى پيروزى انقلاب اسلامى، در عرصه نظريه پردازى سياسى مطرح شد. نزاع قالب مشخصى داشت: «جمهورى اسلامى»؟ يا «جمهورى دموكراتيك اسلامى»؟
چندى است كه اين بحثبار ديگر در عرصه نظريهپردازى سياسى، بارور شده كه يقينا بايد از طرح اصل بحث استقبال نمود، چرا كه فلسفه سياسى از نظرگاه اسلام، بايد به يكايك سؤلات مطروحه در اين عرصه پاسخ گويد. در مقاله حاضر حجت الاسلام سيدعباس نبوى از محققان علوم و فلسفه سياسى در دفتر همكارى، مفهوم مجرد دموكراسى و دموكراسى امروزين غرب، مبانى دموكراسى غرب، ارزش راى اكثريت و نقش اصالت فرد در دموكراسى غرب را مورد تحليل و بررسى قرار داده، و در نهايت نظريههاى دكتر سروش، راشد غنوشى از رهبران نهضت اسلامى تونس، دكتر ترابى از دانشمندان سودان، درباره سازگارى دموكراسى و حاكميت اسلامى را به رشته نقد مىكشد.
مجله حوزه و دانشگاه از نظرات محققانه و پربار انديشمندان حوزوى و دانشگاهى در اين زمينه استقبال مىكند.
منبع:تبيان زنجان
آنچه از نظر خوانندگان ارجمند ميگذرد حاصل نشستي است با عنوان «بيداري اسلامي» با حضور اساتيدي از جمله حميد مولانا، محمدعلي تسخيري، دكتر منوچهر محمدي، علياكبر رشاد و حسن رحيمپور از ايران كه در مراسم موسم حج (اسفند 81) در مكه مكرمه در همانديشي فرهيختگان كشورهاي اسلامي، با حضور دهها تن از متفكران، دانشگاهيان، علمأ دين و صاحبان رسانههاي جهان اسلام برگزار شد.